بیماریtype Niemann-Pick C
بیماری Niemann–Pick disease (NP)، اولین بار توسط Albert Niemann و سپس توسط Ludwig Pick معرفی گردید. به دنبال آن محققان، این بیماری را بر اساس سرعت پیشرفت و الگوی درگیری اندامها و ذخیره ی لیپیدی، به چهار زیرگروه A-D طبقه بندی کردند. NP نوعی بیماری، آتوزومی مغلوب است که با ذخیره ی لیپید در لیزوزومها همراه است. شیوع آن حدودا یک به ازاء هر 150000 نفر است. سن شروع این بیماری کاملا متغیر بوده، علاوه بر این سرعت پیشرفت و مدت زمان زنده ماندن آنها، از علائم بالینی کاملا متغیر در این بیماران است. انواع A (OMIM #257200) و B (OMIM #607616) این بیماری به دلیل جهش در ژنacid sphingomyelinase(SMase) و از بین رفتن فعالیت این آنزیم ایجاد میشود. این آنزیم درون لیزوزومها قرار دارد و برای متابولیزه کردن اسفنگومیلین ضروری است. از دست رفتن عملکرد این آنزیم منجر به اختلال در متابولیسم اسفنگومیلین و تجمع آن درون سلول و نهایتا مرگ سلولی و اختلال عملکرد اندامهای مهم بدن همچون مغز و کبد میگردد. این بیماری به نام Acid Sphingomyelinase Deficiency (ASMD) نیز معروف است. نوع C و D، ناشی از جهش در ژنهای NPC1 و NPC2 هستند و low-degree sphingomyelin storage type هستند. این بیماران قادر به متابولیزه کردن کلسترول و سایر لیپیدها درون سلول نیستند. در نتیجه، میزان زیادی کلسترول داخل کبد، طحال و مغز مجتمع شده و باعث اختلال عملکرد این اندامها میگردد. ژن NPC1 بر روی کروموزوم 18q11 واقع شده است و جهش در آن، در 95% از این گروه بیماران یافت میشود، در حالیکه ژن NPC2 بر روی کروموزوم 14q24.3 قرار دارد و جهش در آن، بسیار نادر و فقط در 5% از بیماران مشاهده گردیده است.
باید توجه داشت که گاهی، بیماران NP را بر اساس شدت تجمع کلسترول سلولی، به دو گروه طبقه بندی میکنند: فرم کلاسیک یا تیپیک و فرم واریانت یا خفیف بیماری. حدود 80% از بیماران فنوتیپ کلاسیک و بقیه فقط فرم واریانت را نشان میدهند.
علائم بیماری نیمن پیک C
یکی از مشکلات بیماری نیمنپیک C تشخیص دشوار آن به دلیل پیچیدگی علائم و متغیر بودن علائم در بین بیماران است. این بیماری به طور کلی ممکن است با علائم زیر همراه باشد:
-
علائم نورولوژیک: مانند آتاکسیا، مشکل در حرکت دادن کره ی چشم به سمت بالا و پایین (vertical supranuclear gaze palsy)، دیستونی، مشکلات تکلم، مشکلات بلع، آسیبهای مغزی، مشکلات حرکتی و هیپوتونی، مشکلات یادگیری، dementia، ترمور، تشنج، عقب افتادگی ذهنی
-
علائم سیستمیک: مانند بزرگ شدن کبد و طحال و ندرتا مشکلات ریوی.
سن بروز بیماری نیمنپیک نوع C
بیماری NP-C میتواند در هر سنی بروز کند ولی معمولا در دوران نوزادی (کمتر از شش سال) و بچگی (15-6 سال) تشخیص داده میشود. با این وجود برخی از بیماران ممکن است علائم را بسیار دیر و در دوران بزرگسالی نشان دهند (حدود 18 سالگی). علائم و سرعت پیشرفت بیماری، قویا تحت تاثیر سن شروع بیماری است. در بیمارانی که سن شروع بیماری در دوران نوزادی است، معمولا مشکلات و نارساییهای شدید کبدی و ارگانومگالی، در بیمارانی که سن شروع در دوران بچگی است، ضایعات نورولوژیک سریع و ارگانومگالی متغیر و در بیماران با فرم late-onset بیماری، تظاهرات متفاوتی از آتاکسی پیشرونده، ناهنجاریهای حرکتی و dementia مشاهده میشود.
شاخصه های سلولی بیماری نیمنپیک نوع C و پروتئینهای NPC1 و NPC2
شاخصه ی سلولی این بیماری تجمع کلسترول غیراستریفای شده در late endosomes/lysosomes است. بررسی موشهای جهشیافته برای این دو ژن نشان داده که این موشها نیز علائمی شبیه انسان نشان میدهند و فرض میشود که این دو پروتئین ممکن است عملکرد مرتبط به هم در یک مسیر متابولیکی داشته باشند. به نظر میرسد که این دو پروتئین نقش اساسی در ترافیکینگ کلسترول و گلیکولیپیدها داشته باشند ولی عملکرد دقیق آنها و میانکنشهای آنها ناشناخته است. پروتئین NPC1، یک پروتئین غشایی بزرگ است که ابتدائا در late endosomes/lysosomes واقع شده و سپس در جریان چرخه های سلولی به دستگاه گلژی میرسد. اما پروتئین NPC2، یک پروتئین کوچک 132 آمینواسیدی و محلول است که در اکثر بافتها به ویژه بیضه، کلیه و کبد بیان دارد. در گذشته، به دلیل اینکه اولین بار در اپیدیدیم یافت شد، به این پروتئین HE1 اطلاق میگردید و HE به واژهی Human epididymis اشاره داشت. ولی مطالعات بعدی نشان داد که HE1 نه فقط در اپیدیدیم فراوان است، بلکه به وفور در بافتهای دیگر بیان میشود و به همین دلیل پیشنهاد شد که این پروتئین نه تنها در تشکیل اسپرم بلکه در عملکردهای مهم دیگر نقش دارد. پروتئین NPC2 به طور غالب در لیزوزومها قرار دارد. بررسی ساختاری بیشتر پروتئین NPC2 منجر به این پیشنهاد شد که احتمالا این پروتئین یک دومین اتصالی به کلسترول دارد و به دنبال آن مشخص شد که NPC2 میل ترکیبی بالایی برای اتصال به کلسترول غیراستریفای شده دارد و سریعا کلسترول را به وزیکولهای فسفولیپیدی انتقال میدهد. مطالعات ساختاری پروتئین NPC2 حاکی از این است که دارای چهار دومین عملکردی است که با ECR مشخص میشوند. این دومینها عبارتند از ECR A-D که ECR A برای ترشح کارآمد آن و ECR D برای اتصال به کلسترول ضروری هستند. علاوه بر این به نظر میرسد که این پروتئین ممکن است در آکسونال ترانسپورت هم نقش داشته باشد.
درمان
تا به حال هیچ درمان قطعی برای NP-C وجود ندارد ولی اخیرا استفاده از دارویی به نام miglustat، میتواند برخی علائم بیماری را کاهش دهد. Miglustat، مولکول کوچکی است که به طور قابل برگشتی آنزیم گلیکوزیلسرامید سینتاز را که اولین مرحله ی سنتز گلیکواسفنگولیپید را کاتالیز میکند، مهار مینماید. این دارو وقتی برای این بیماران تجویز شد که مشخص گردید توان عبور از سد خونی- مغزی را دارد و باعث کاهش ذخیره ی اضافی گانگلیوزیدهای مغزی شده و طول عمر مدلهای حیوانی NP-C را افزایش میدهد. میگلوستات اخیرا در کشورهای اروپایی برای درمان علائم نورولوژیک پیشرونده، در بیماران با adult NP-C، آزمایش شده و اثرات مفید آن تایید گردیده است. این دارو، اولین داروی تایید شده برای درمان NP-C میباشد.
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده توسط خانم دکتر علوی |
لينک ثابت
|یک شنبه 8 شهريور 1394برچسب:,|